وبلاگ :
عشق4
يادداشت :
عشق
نظرات :
1
خصوصي ،
26
عمومي
پارسي يار
: 2 علاقه ، 15 نظر
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
سيدمحمدمرتضوي
بـه مـژگـان سـيـه کـردي هـزاران رخـنـه در ديـنم بــيــا کـز چـشـم بـيـمـارت هـزاران درد بـرچـيـنـم
الــا اي هــمـنـشـيـن دل کـه يـارانـت بـرفـت از يـاد مـرا روزي مـبـاد آن دم کـه بـي يـاد تـو بـنـشـيـنـم
جـهـان پـيـر اسـت و بيبنياد از اين فرهادکش فرياد کـه کـرد افـسـون و نـيرنگش ملول از جان شيرينم
ز تـاب آتـش دوري شـدم غـرق عـرق چـون گـل بـيـار اي بـاد شـبـگـيـري نـسـيـمي زان عرق چينم
جــهــان فــانــي و بــاقــي فــداي شــاهــد و ســاقــي کــه سـلـطـانـي عـالـم را طـفـيـل عـشـق مـيبـيـنـم
اگر بر جاي من غيري گزيند دوست حاکم اوست حـرامـم بـاد اگـر من جان به جاي دوست بگزينم
صــبــاح الــخـيـر زد بـلـبـل کـجـايـي سـاقـيـا بـرخـيـز کـه غـوغـا مـيکـنـد در سـر خـيال خواب دوشينم
شـب رحـلـت هـم از بستر روم در قصر حورالعين اگـر در وقـت جـان دادن تـو بـاشـي شـمـع بـالـيـنم
حـديـث آرزومـنـدي کـه در ايـن نـامـه ثـبـت افـتاد هــمــانــا بـيغـلـط بـاشـد کـه حـافـظ داد تـلـقـيـنـم